1397-10-26
اخبار
بازدید : 1288
جهانهای موازی و جهانهای چندگانه
از جهان های موازی یا پارالل چه میدانید؟
جهانهای چندگانه گروه خاصی از جهانهای موازی هستند. از چند سال گذشته جهانهای موازی تبدیل به نظریهای بحثبرانگیز بین فیزیکدانان و کیهانشناسان شده است.
جهانهای موازی (Parallel Universes) جهانهایی هستند که میتوانند وقایع طبیعی و قوانین فیزیکی متفاوتی با جهان ما داشته باشند. این جهانها درواقع تئوری وجود واقعیتهای جداگانه درکنار واقعیت کنونی را تعریف میکند. اگر قرار باشد به زبان ساده بگوییم، تمام آن چیزی که بهعنوان جهان پیرامونمان میشناسیم، در یک ذره با چگالی بینهایت قرار داشته است و سپس براساس نظریهی مهبانگ یا بیگبنگ، باعث گسترش و انبساط آن در یک فضای سهبعدی شده است. بعدا، انرژی عظیم این انفجار اولیه، رو به سردی گذاشت و نور شروع به درخشیدن کرد. سرانجام قطعات کوچک شروع به شکل دادن مواد بزرگتری مانند کهکشانها، ستارها و سیارهها کردند. سؤال مهمی که به ذهن میرسد این است: آیا این تنها جهان موجود است؟
محدودیتهایی که تکنولوژی در مشاهدهی اطرافمان ایجاد کرده است، به قدری زیاد است که حتی توانایی رصد بخش اعظمی از آنچه درون همین جهان را نداریم، چه برسد به مشاهدهی آن چیزی که شاید در خارج از جهان ما وجود داشته باشد. ما از شکل دقیق منحنی فضا-زمان آگاهی چندانی نداریم. یک نظریهی قابلتوجه این است که فضا-زمان مسطح است و تا بینهایت ادامه دارد. چنین تعبیری از فضا-زمان، امکان وجود جهانهای دیگر را ممکن میداند. با چنین نگرشی امکان وجود جهانهای تکرارشونده نیز وجود دارد. اگر قرار باشد مکانیک کوانتوم و نحوهی رفتار زیرواحدهای اتمی ذرات را چارچوب مطالعه خود در حول چندجهانی قرار دهیم، سرانجام به نظریهی جهانهای خواهر خواهیم رسید. با پیروی از قوانین احتمال، باید گفت تعداد احتمالاتی که برای هر تصمیم در نظر میگیریم، تنوع جهانی را شکل میدهد.
به عبارتی دیگر، برای هر حالت ممکن از کارهای ما، جهانی برای نمایش آن وجود دارد. بنابراین اگر شما تصمیم گرفتهاید فرانسه را بهعنوان مقصد کاریتان انتخاب کنید، احتمالا در دنیای دیگر سوار بر هواپیما و در انتظار مقصد دیگری هستید و یا حتی در جهان دیگری تصمیم گرفتهاید در شهر خود بمانید. یعنی برای هر تصمیم شما دو جهان خلق میشود، در جهانی شما آن کار را انجام دادهاید و در جهانی دیگر تصمیم دیگری گرفتهاید. راه ممکن دیگر، قائل بودن به تنوع جهانها براساسس ساختار ریاضیات است. جهانی که شما در آن ساکن هستید، ساختاری ریاضیاتی را شامل میشود که در دنیاهای دیگر ممکن است تغییر کند. مکس تگمارک (Max Tegmark)، ایدهپرداز این نظریه، در مقاله خود در سال ۲۰۱۲ نوشته است:
یک ساختار ریاضیاتی، چیزی است که میتوانید آن را بهطور کاملا مستقل از انسان توضیح دهید. من بهشدت معتقدم جهانی دیگر در خارج و کاملا مستقل از من، میتواند وجود داشته باشد و ادامه و بقای این جهان، مستقل از وجود و یا عدم وجود انسان در آن است.
نظریهی ریسمان (String Theory) یعنی بهجای چهار نیروی بنیادی مستقل، یعنی هستهای قوی، نیروی هستهای ضعیف، نیروی الکترومغناطیس و نیروی گرانشی، یک نظریه واحد بهوجود آمده است که همهی آنهارا در بر میگیرد. برای دههها، دانشمندان نظریههای مختلفی پیرامون آنچه در ورای بعد سوم است ارائه میکردند و سعی داشتند نظریهای واحد ارائه کنند تا همهی فعالیتهای ممکن در جهان توجیهپذیر باشد. در طول ۱۰۰ سال گذشته و بیشتر، عدهی زیادی درصدد این کار برآمدند اما گویی امری ناممکن بود؛ سرانجام نظریهی ابرریسمان یا ریسمان، پاسخ به چنین ابهاماتی را ممکن کرد. نظریهی ریسمان در تلاش است تا ایدههای اینشتین در نظریهی نسبیت عام را با مکانیک کوانتوم پیوند بزند تا بدین طریق بتواند نظریهی کوانتوم را در گرانش به کار ببندد. در حقیقت نظریهی ریسمان پلی است میان قوانین حاکم بر فضا-زمان و مکانیک کوانتوم که در مجموع چهار قانون حاکم بر طبیعت را متحد کرده است.
دستیابی به جهانهای موازی
آیا ممکن است با جهانهای موازی ارتباط برقرار کرد؟ آیا مکان دارد که موجوداتی از دیگر جهانهای موازی به ما سر زده باشند؟ تماس با دیگر جهانهای موازی کوانتومی که دارای فازی مخالف با فاز جهان ما، هستند بسیار نامحتمل به نظر میرسد. دلیل فاز مخالف ما از این جهانهای دیگر این است که اتمهای ما با سایر اتمها در محیط پیرامونی برخورد کردهاند. در هر برخورد تابع موج آن اتم اندکی میرمبد، یعنی تعداد جهانهای موازی کاهش مییابد. هر برخورد، از تعداد امکانپذیریها کم میکند. جمع کل تمام این تریلیونها ریز رمبشهای اتمی به این توهم میانجامد که اتمهای بدن ما کلا به حالت قطعی رمبیدهاند.
واقعیت عینی اینشتین، توهمی است حاصل از این امر که ما تعداد بسیار زیادی اتم در بدنمان داریم که هر یک به سایر برخورد میکنند و هر بار تعداد جهانهای موازی ممکن را کاهش میدهد. این مانند دیدن تصویری تار در دوربین است. هر بار که شما دوربین را میزان کنید تصویر شفاف و شفافتر میشود. این متناظر است با تریلیونها برخورد ریز با اتمهای همسایه که هر برخورد از تعداد جهانهای ممکن را کاهش میدهد. به این شیوه ما بهآرامی از جهان خرد مبهم به جهان کلان گذر میکنیم . پس احتمال برهمکنش با یک جهان کوانتومی دیگر شبیه به جهان ما صفر نیست؛ بلکه بر حسب تعداد اتمهای بدن ما به سرعت کاهش مییابد. چون در بدن ما تریلیونها تریلیون اتم هست و شانس برهمکنش ما با جهان دیگری پر از دایناسورها و فضاییها بسیار اندک است؛ اما خوشبختانه صفر نیست.
میتوانید محاسبه کنید برای وقوع چنین رویدادی باید خیلی بیشتر از طول عمر جهان صبر کنید. پس نمیتوان برقراری تماس با یک جهان موازی کوانتومی را منتفی دانست. ولی این رویداد فوقالعاده نادر خواهد بود؛ زیرا جهان ما با آن جهان دارای فازی مخالف است. ولی در کیهانشناسی ما با نوع دیگری از جهانهای موازی مواجه می شویم؛ یک چندجهانی از جهانهایی که با هم همزیستی دارند مانند حبابهای صابون شناور در وان حمامی کفآلود. تماس با جهانی دیگر در یک چندجهانی پرسشی است متفاوت. انرژی لازم برای گشودن سوراخی در فضا یا بزرگ کردن کف فضا-زمان از مرتبهی انرژی پلانک است؛ جایی که تمام فیزیک شناخته شده از پا میافتد. فضا و زمان در آن انرژی پایدار نیستند و این امکان رفتن از جهان ما را زنده نگه میدارد.
این یک پرسش آکادمیک محض نیست؛ زیرا تمام حیات هوشمند در جهان، روزی مجبور به رویارویی با پایان جهان خواهد بود. شاید برای فرار از این مهلکه روزی حیات هوشمند مجبور شود به جهان موازی دیگری نقل مکان کند. دادههای پیشین ماهوارهی WMAP و ماهواره پلانک، تأیید میکند که جهان با آهنگی شتابان در حال انبساط است. چه بسا روزی تمام ما در آنچه که فیزیکدانها انجماد بزرگ (Big Freeze) مینامند از بین برویم. سرانجام تمام جهان تاریک خواهد شد. تمام ستارگان در آسمان خاموش خواهند شد و ستارههای نوترونی و سیاهچالهها تشکیل خواهد شد. همچنین ممکن است خود اتمهای اجسام نیز شروع به واپاشی کنند یا دما به نزدیک صفر مطلق برسد و حیات را ناممکن سازد.
تورم کیهانی
در اوایل دههی ۱۹۸۰، فیزیکدانان متوجه شدند که میتوان تعریفی متفاوت از جهانهای موازی ارائه داد: اینکه جهانهای دیگر برخلاف باور گذشته در فضای انتزاعی و موازی متفاوتی وجود ندارند؛ بلکه در همین بستر فضا-زمان و در نقطهای کاملا دور به نسبت جهان ما وجود دارند. تعریف شگفتانگیزی از جهانهای موازی بود؛ اما به نظر میرسید که این جهانهای حباب مانند، حاصل تصویر جدیدی بود که در زمینه کیهانشناسی در حال شکلگیری بود. الن گوت (Alan Guth) که هماکنون استاد فیزیک دانشگاه MIT آمریکا است، در سال ۱۹۸۰ پیشنهاد داد که در نخستین لحظات پس از بیگبنگ، جهان به سرعت مانند بادکنک منبسط شد و سپس به حالت انبساط عادی خود بازگشت. همین دورهی تورمی موقتی، به قول گوت، که ناشی از نوعی گرانش دافعهای بود، میتواند به خوبی توضیح دهد که چرا کیهان صاف و تخت است؛ همین ویژگیها موجب سردرگمی کیهانشناسان شده بود.
اخبار شبکه های کامپیوتری، شبکه های کامپیوتری، نصب و راه اندازی شبکه های کامپیوتری، پشتیبانی شبکه های کامپیوتری، خدمات شبکه، شرکت نصب و راه اندازی شبکه های کامپیوتری، نصب شبکه، راه اندازی شبکه، پشتیبانی شبکه
خدمات شبکه , نصب و راه اندازی شبکه , سرور , پشتیبانی شبکه , راه اندازی شبکه , اجرای شبکه , فروش تجهیزات شبکه , قرارداد پشتیبانی شبکه , راه اندازی اتاق سرور , راه اندازی سرور روم , اجرای زیرساخت شبکه ,